به طور تناقض آلودی،خودداری از پاسخ دادن به توهین،یکی از موثرترین پاسخ های ممکن است.
یک دلیلش این است که خاموشی ما ممکن است برای فردی که توهین کرده است، گیج کننده باشد؛ به این معنی که نمی داند آیا توهینش را
فهمیده ایم یا خیر؛
به علاوه، با این کار اجازه نمی دهیم از توهینش لذت ببرد و در نتیجه به احتمال زیاد
پریشان می شود.
پاسخ ندادن نشان می دهد که بود و نبود او در نظرمان یکسان است و از آنجا که هیچ کس دوست ندارد نادیده گرفته شود، عدم تمایلِ ما به پاسخ دهی، احساس تحقیر شدگی را در او بر می انگیزد...
??ویلیام بی اروین
ورزش کن،
کتاب بخوون،
بنویس، موسیقی گوش کن، برقص،
که انرژی نهفته درونت رو به سمت درستی هدایت کنی????????????
حرفهای منفی
دیگران را نادیده بگیرید .
اگر به دیگران اجازه دهید بیشتر از اینکه بازدهای به زندگیتان بدهند،
از آن کسر کنند، تعادل زندگیتان بر هم خورده و بدون اینکه بفهمید
اسیر منفیبافی خواهید شد.
نظرات بیفایده و آزاردهنده دیگران را
نادیده بگیرید.
هیچکس حق قضاوت کردن درمورد شما را ندارد.
ممکن است داستان زندگیتان را شنیده باشند
اما مطمئناً نمیتوانند
حس و حالتان را درک کنند.
شما هیچ کنترلی روی حرفهای دیگران ندارید؛ اما کنترل اینکه به آنها اجازه بدهید این حرفها را به شما بزنند
یا نه دست خودتان است. شما میتوانید حرفهای مسموم آنها را رد کنید تا به ذهن و فکرتان آسیب نرسانند.
تازگیها هرگاه از دیگران می رنجم،
یا حتی نگرانم، که چه قضاوت هایی پشتِ پرده ی تظاهرشان ، برایم می کنند ؛
چشمانم را می بندم.. و این قسمت از جمله ی معروف "دیل کارنگی" را در ذهنم مرور می کنم ؛
"دیگران به اندازه ی سردردشان حتی، به مردنِ من و تو اهمیت نمی دهند..."
و همین برایِ بیخیال شدنم کافیست..
و من نگرانِ قضاوتهایِ مردمی که به اندازه ی سردردشان هم برایشان مهم نیستم ، نخواهم بود...
رازِ آرامش همین است!
چطور دیگه خجالتی نباشیم...
????نحوه ی تفکرتون رو عوض کنید.
معمولا افراد غیر اجتماعی تو ذهن خودشون مورد هجوم افکار منفی زیادی هستن. مثلا: “من چقد زشتم”، “کسی با من صحبت نمیکنه” ” من شبیه احمقا به نظر می رسم”.
اینا نمونه هایی از افکاری هستن که تو یه چرخه ی معیوب تو ذهنشون قرار می گیره. این ها فقط افکار منفی ای هستن که باعث میشن بیشتر و بیشتر احساس خجالت کنید و اعتماد به نفستونو پایین میارن.
اگه به چنین طرز فکری عادت دارید سعی کنید با آگاهی به اونا و با منطق درست بهشون غلبه کنید. مثلا : اگه تو یه مهمونی شما عصبی میشید دلیل نمیشه که فکر کنید زشت هستید! شاید خیلی از افراد دور و برتون هم عصبی شده باشن ولی چنین فکری نکنن.
عوض کردن طرز تفکر به این معنی نیست که فقط به چیزای مثبت فکر کنید بلکه طوری فکر کنید که به واقعیت نزدیک باشه. خیلی از افکار منفی ریشه در اعتقادات غلط داره. سعی کنید منشا این افکار رو پیدا کنید و در شرایط مختلف از زوایای گوناگون اونا رو بررسی کنید.
عناوین یادداشتهای وبلاگ